سرانجام کوه خیانت که «معامله قرن» نام گرفته بود، موش زایید و امیری بیدرایت در آن سوی خلیج فارس ترجیح داد مهرهای ناچیز شود در ماشین «عادیسازی» جنگ و جنایت و اشغالگری قدس شریف. این یک هدیه انتخاباتی بود برای ترامپ و یک هدیه وقیحانه به نتانیاهو که عجز او برای «طبیعیسازی» و به قول عربها «تطبیع» اشغال را پوشش دهد. در واقع این نخستین باری نیست که امیری، حاکمی و یا خانی در گوشهای از حوزه تمدن اسلامی خیانت به قدس را توجیه میکند.
ابن اثیر مورخ شهیر قرن هفتم هجری قمری با اشاره به یکی از همین قدس فروشان بدنام تاریخ نوشت تسلیم بیتالمقدس به (صلیبیون) فرنگی موجب یک وهن بزرگ برای مسلمین است و چنان دردبار است که نمیتوان آن را وصف کرد. او دعا میکرد که خدا راه فتح قدس و بازگشت آن به مسلمین را بگشاید: «وتسلّم الفرنج البیتالمقدس، واستعظم المسلمون ذلک وأکبروه، ووجدوا له من الوهن والتألم ما لا یمکن وصفه؛ یسر الله فتحه وعوده إلى المسلمین.» (نقل از سایت «الجزیره»)
آن خائنین جز ردی از ننگ در تاریخ برجای نگذاشتند اما نام صلاحالدین ایوبی فاتح قدس شریف بر تارک تاریخ میدرخشد. میگویند نجاری در آن ایام در شهر حلب منبری ساخته بود برای مسجدالاقصی. از او پرسیدند حال که قدس در اشغال صلیبیون قرار دارد منبر تو به چه درد میخورد؟ گفت من نجار هستم کار خودم را انجام دادم. روزی کسی خواهد آمد و آن منبر را به مسجدالاقصی خواهد برد.
اشغالگران میکوشند قلمرو ذهن و ضمیر ما را چنان به اشغال خود درآورند که نتوانیم رؤیای رهایی و آزادی را در سر بپرورانیم.
آنها که همین چند روز پیش پس از 86 سال ممنوعیت، نخستین نماز جمعه و نخستین نماز عید قربان را در ایاصوفیه اقامه کردند در پیامد بلافصل این مراسم عبادی-سیاسی یک امکان بزرگ را به نمایش گذاشتند. بازگشایی ایاصوفیه به روی عبادت مؤمنان یک گشایش بزرگ به روی تاریخ و تمدن اسلام بود. در طول سه قرن اخیر شرقشناسی استعماری تلاش کرده تا ضمن برجسته کردن وجوه اختلاف ملیتی، مذهبی و فرهنگی اقوام خویشاوند، همه مشترکات ما را به قلمرو تاریک توجه نخبگان و تودهها براند. اکنون در رؤیت تابلوی آن نمازجمعه باشکوه میتوان همه مشترکات تمدنی امت محمدی را به تماشا نشست.
اکنون در طنین ملکوتی بانگ اذان آن چهار مناره مسجد ایاصوفیه میتوان صدای آزادی قدس را شنید. از اصفهان تا استانبول، از بلخ و بخارا تا بغداد و قاهره و حجاز، راه قدس از آن وحدتی میگذرد که پارههای پیکر امت محمدی را در ترکیببندی میان اسلام و دموکراسی به یکدیگر و به جهان مربوط میکند. همه دنیا در تابلوی زیبای آن نمازجمعه باشکوه ایاصوفیه دید که گشودن یک مسجد به روی نمازگزاران به مفهوم بسته شدن آن به روی پیروان ادیان ابراهیمی و به روی بشریت معاصر نیست. در آن مسجد هم عطر حضرت مریم(س) پراکنده شد وهم در زیر آن الواح زیبای اصحاب پیامبر(ص) و دو نور چشم حسنی و حسینی حضرت محمد(ص) ندای وحدت مسلمین خوانده شد. در یک مدار تاریخی بالاتر، این تجربه را میتوان با شکوه و خلاقیتی بیشتر در قدس شریف تکرار کرد.
از ایاصوفیه تا قدس راهی نیست. فلسطینیهایی که به تعبیر رئیسجمهوری در همایش بینالمللی حمایت از انتفاضه «در متن آوارگیها و گسستها از سرزمین مادری، خاطرهای از منزلگاه اندوه و آجری از خانه پدری با خود بردند و به کودکان خود آموختند که روزی باید به خانه برگردند.» جلوه دیگری از همین مقاومت یعنی مقاومت حافظه تاریخی در مقابل عادیسازی اشغالگری را به نمایش گذاشتند. مهم این است که اجازه ندهیم اشغالگران و یا تحریمگران تمامیت ذهن و ضمیر ما را به اشغال درآورند و ما را بدانجا بکشانند که اشغال را تقدیر خود بدانیم و در معرض عادیسازی قرار دهیم. فراموش نکنیم که ترامپ و نتانیاهو پس از اینکه یونسکو ماهیت اسلامی تاریخ قدس را رسماً مورد بازشناسی و تصدیق خود قرار داد چه جیغ و داد کشیدند و چگونه سعی کردند خروج از برجام را با خروج برضد سازمان ملل و شورای حقوق بشر و یونسکو ترکیببندی کنند. بنابراین آنجا دشمنان ایران عملیات تحریم و عملیات اشغالگری را در یک ردیف گروهبندی میکنند، باید دانست که مقاومت در مقابل تحریم یک مقاومت ضد اشغالگرانه نیز هست.
انتهای پیام/